ملأمانلغتنامه دهخداملأمان . [ م َ ءَ ] (ع ص ) ناکس و زفت . مَلأَم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ملأم شود.
ملامینلغتنامه دهخداملامین . [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) جسمی است آلی که با الدئید فرمیک تشکیل رزینی می دهد که در گرما قالب گیری می شود. فرمول آن C3H6N6 (تری آمینوتری آزین ) است . (از فرهنگ اصطلاحات علمی ).
ملامینفرهنگ فارسی معین(مِ) [ انگ . ] (اِ.) جسمی است آلی که با الدئیدفرمیک تشکیل رزینی می دهد که در گرما قالب گیری می شود.
ملمعانلغتنامه دهخداملمعان . [ م ِ م َ ] (ع اِ) به صیغه ٔ تثنیه ، دو بال مرغ . (ناظم الاطباء). و رجوع به ملمع شود.
ملأملغتنامه دهخداملأم . [ م َ ءَ] (ع ص ) ناکس و زفت . ملأمان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ناکس زفت و گویند: یا ملأم ؛ یعنی ای لئیم و ای ناکس سزاوار نکوهش . (ناظم الاطباء).