حیات، زندگی ≠ ممات
۱. زیستن؛ زنده بودن.۲. [مقابلِ ممات] زندگی.
تعیش، حیات، زندگانی، زندگی، زیستن ≠ ممات
درگذشت، رحلت، فوت، مردن، مرگ، ممات، موت ≠ حیات
بود، تعیش، جان، زندگانی، زندگی، زیست، طول عمر، عمر ≠ ممات