ترجمه مقاله

مماطله

momātele

۱. کاری را به ‌تٲخیر انداختن؛ امروزوفردا کردن.
۲. درنگ و تٲخیر در کار.

۱. اهمال، تسویف، درنگ، تاخیر، مسامحه، مماطلت، مماشات، سهلانگاری، دفعالوقت
۲. منع کردن، جلوگیری کردن
۳. دفع الوقت کردن

ترجمه مقاله