ترجمه مقاله

منظوم

manzum

۱. [مقابلِ منثور] (ادبی) سخن موزون؛ شعر.
۲. [قدیمی] به‌رشته‌کشیده‌شده؛ به‌رشته‌درآمده.

۱. آراسته، بسامان، مرتب
۲. کلام موزون، شعر
۳. بهرشتهکشیدهشده ≠ منثور

ترجمه مقاله