مننژفرهنگ فارسی عمیدپردههای سهلایۀ مغز شامل سختشامه، عنکبوتیه، و نرمشامه؛ غشای دماغی؛ رویۀ مغز؛ باشام.
مننگلغتنامه دهخدامننگ . [ م َ ن َن ْ ] (اِ) گیاهی باشد که از آن جاروب سازند و به جای نون دوم یای حطی هم به نظر آمده است . (برهان ) (فرهنگ رشیدی )(انجمن آرا) (جهانگیری ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
منینیلغتنامه دهخدامنینی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به منین از قراء جبل ستین در دمشق است . (از الانساب سمعانی ).
منینیلغتنامه دهخدامنینی . [ م َ ] (اِخ ) (1089-1172 هَ . ق .) شهاب الدین احمدبن علی منینی از علماء دمشق و منسوب به منین است که از قراء دمشق میباشد. او راست : شرح تاریخ عتبی در دو جلد و الاعلام فی فضائل الشام و فرائدالسنیة فی ا
مننژیتفرهنگ فارسی عمیدورم و التهاب پردههای مغز با علائمی چون تب، سردرد شدید، استفراغ، و سفتی گردن که عدم توجه به موقع باعث مرگ میشود.
مننژیتفرهنگ فارسی معین(مِ نَ) [ فر . ] (اِ.) بیماری پرده های مننژیت (پرده هایی که از خارج روی مغز تیرة مهره داران را می پوشاند) که ضمن آن فضای زیر عنکبوتیه ملتهب می شود.
مننژیتفرهنگ فارسی عمیدورم و التهاب پردههای مغز با علائمی چون تب، سردرد شدید، استفراغ، و سفتی گردن که عدم توجه به موقع باعث مرگ میشود.
مننژیتفرهنگ فارسی معین(مِ نَ) [ فر . ] (اِ.) بیماری پرده های مننژیت (پرده هایی که از خارج روی مغز تیرة مهره داران را می پوشاند) که ضمن آن فضای زیر عنکبوتیه ملتهب می شود.