ترجمه مقاله

منهزم

monhazem

۱. شکست‌خورده؛ گریخته.
۲. (قید) در حالت مغلوبیت؛ با حالت شکست‌خورده؛ با حالت مقهور.

تارومار، شکستخورده، گریزان، مغلوب، مقهور، منکوب

ترجمه مقاله