ترجمه مقاله

مهین

mehin

بزرگ؛ بزرگ‌تر؛ بزرگ‌ترین.

۱. خوار، زبون
۲. سست، ضعیف
۳. بزرگتر، بزرگ، بزرگترین ≠ کهین

ترجمه مقاله