ترجمه مقاله

مواظبت

movāzebat

پیوسته مراقب کاری یا امری بودن؛ همیشه بر یک کار بودن و به آن رسیدگی کردن.

۱. پاسداری، توجه، حراست، محارست، محافظت، مراعات، مراقبت، نگهبانی، نگهداری
۲. پاییدن، نگهبانی کردن، مراقبت کردن

ترجمه مقاله