مورخلغتنامه دهخدامورخ . [ رِ ] (ع ص )فروهشته گرداننده ٔ خمیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آن که فروهشته و نرم میکند خمیر را. (ناظم الاطباء).
مورخلغتنامه دهخدامورخ . [ م ُ وَرْ رَ ] (ع ص ) مؤرخ . دارای تاریخ و تاریخ نوشته . (ناظم الاطباء). تاریخ دار. دارای تاریخ . که تاریخ آن نوشته شده باشد. تعیین زمان و هنگام شده و دارای تاریخ . (ناظم الاطباء): مورخ به تاریخ پنجم صفر 1320 هَ . ق . (یادداشت مؤلف
مورخلغتنامه دهخدامورخ . [ م ُوَرْ رِ ] (ع ص ) مؤرخ . نویسنده ٔ تاریخ . (منتهی الارب ). تاریخ نویسنده . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). || آن که تاریخ می گذارد نامه و کتاب را. (ناظم الاطباء). || آن که علم تاریخ می داند و آن که می نویسد تاریخ گذشته را. اخبارنویس تاریخ نویس . تاریخ دان . آن که تع