ترجمه مقاله

موقف

mo[w]qef

محل وقوف؛ جای ایستادن؛ ایستگاه.

۱. ایستگاه، توقفگاه
۲. جایگاه، محل، مسکن، مقام، مکان، موضع
۳. محل وقوف، محل توقف حاجیان در عرفات

ترجمه مقاله