مولویهلغتنامه دهخدامولویه . [ م َ/ مُو ل َ وی ی َ ] (اِخ ) مولوی . طریقه ٔ منسوب به مولانا جلال الدین . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مولوی شود.
مولویةلغتنامه دهخدامولویة. [ م َ ل َ وی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مولویت . همتایی و مشابهت به موالی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). گویند: فیه مولویة؛ یعنی مشابهت به موالی دارد. || نیکوکاری . گویند: فیه مولویة. (از ناظم الاطباء).
زاویه ٔ مولویهلغتنامه دهخدازاویه ٔ مولویه . [ ی َ ی ِ م َ ل َ وی ی َ ] (اِخ ) همان تکیه ٔ مولویه است که از بزرگترین تکیه ها است در حلب و مرزا (میرزا) فولاذ و میرزا علوان فارسی (ایرانی ) که از اتباع شاه اسماعیل صفوی بوده اند آن را بنا نهاده اند و سپس اضافاتی بسیار در آن شده است . (از خطط الشام ج <span c
مألوعلغتنامه دهخدامألوع . [ م َءْ ] (ع ص ) دیوانه ، مُاءَولَع مانند آن و ملحق به رباعی است به زیادت واو. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). دیوانه و مجنون . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مألوهلغتنامه دهخدامألوه . [ م َءْ ] (ع ص ) (از «ال هَ») پرستیده . (از منتهی الارب ). معبود. (محیط المحیط). معبود و پرستیده شده و مسجود. (ناظم الاطباء).
مالوهلغتنامه دهخدامالوه . [ مال ْوَ ] (اِخ ) در هند مرکزی است به شمال دکان . (ابن بطوطه ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ایالت مرکزی هندوستان . (ناظم الاطباء). مالوه یکی از قدیمترین دولتهای طایفه ٔ رجبوت است که مدتها در مقابل تعرض مسلمین از خود مقاومت بخرج داده و سلسله های سلاطین هندوی آن ، پایتخ
زاویه ٔ مولویهلغتنامه دهخدازاویه ٔ مولویه . [ ی َ ی ِ م َ ل َ وی ی َ ] (اِخ ) همان تکیه ٔ مولویه است که از بزرگترین تکیه ها است در حلب و مرزا (میرزا) فولاذ و میرزا علوان فارسی (ایرانی ) که از اتباع شاه اسماعیل صفوی بوده اند آن را بنا نهاده اند و سپس اضافاتی بسیار در آن شده است . (از خطط الشام ج <span c
مولویةلغتنامه دهخدامولویة. [ م َ ل َ وی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مولویت . همتایی و مشابهت به موالی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). گویند: فیه مولویة؛ یعنی مشابهت به موالی دارد. || نیکوکاری . گویند: فیه مولویة. (از ناظم الاطباء).
مولویلغتنامه دهخدامولوی . [ م َ / مُو ل َ ] (اِخ ) مولویه . نام سلسله ای از درویشان طریقه ٔ مولوی ، طریقه ای از صوفیه که پیروان جلال الدین محمد بلخی عارف و شاعر نامی هستند. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به مولویه شود.
ثاقبلغتنامه دهخداثاقب . [ ق ِ ] (اِخ ) (شیخ مصطفی ) از مشایخ طریقه ٔ مولویه و یکی از شعراست . او در کوتاهیه میزیست و اصل وی از ازمیر است و از برآوردگان مصطفی پاشا کوپریلی زاده است سپس به أدرنه شد و به طریقه ٔ مولویه درآمد و بعد از آن به قونیه رفت و پس از دیری خدمت پیر بمشیخت خانقاه کوتاهیه م
معنویلغتنامه دهخدامعنوی . [ م َ ن َ ] (اِخ ) از شاعران قرن دهم عثمانی است وی اهل سلانیک و به طریقه ٔ مولویه منتسب بود. (از قاموس الاعلام ترکی ).
صاحب ددهلغتنامه دهخداصاحب دده . [ ح ِ دَ دَ ] (اِخ ) وی از شعرای پیرو طریقت مولویه و از مردم بروسه است . پس از مدتی سیر و سیاحت عزلت گزیدو بسال 1140 هَ . ق . درگذشت . (قاموس الاعلام ترکی ).
زاویه ٔ مولویهلغتنامه دهخدازاویه ٔ مولویه . [ ی َ ی ِ م َ ل َ وی ی َ ] (اِخ ) همان تکیه ٔ مولویه است که از بزرگترین تکیه ها است در حلب و مرزا (میرزا) فولاذ و میرزا علوان فارسی (ایرانی ) که از اتباع شاه اسماعیل صفوی بوده اند آن را بنا نهاده اند و سپس اضافاتی بسیار در آن شده است . (از خطط الشام ج <span c