مُتَکَبِّرفرهنگ واژگان قرآنکسي که با جامه کبريائي خود را بنماياند - آنكه خود را برتر از ديگران بداند (اين صفت تنها در مورد خداوند صفت نيکويي است چون جامه بزرگي تنها برازنده اوست)
متکبرلغتنامه دهخدامتکبر. [ م ُ ت َ ک َب ْ ب ِ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء) (از ناظم الاطباء). نامی است از نامهای باری تعالی و معنی آن والاتر از آنچه شایسته ٔ او نیست . (از منتهی الارب ).
متکبرلغتنامه دهخدامتکبر. [ م ُ ت َ ک َب ْ ب ِ ] (ع ص ) کسی که بزرگ منشی می کند ... بزرگ منش و خودبین و خودپسند و مغرور و آن که بزرگی را بخود می بندد و خویشتن را ستاینده . (از ناظم الاطباء). بزرگ منش . (آنندراج ) (مهذب الاسماء) : آمد آنگاه چنانچون متکبر ملکی تا ب
متکبردیکشنری عربی به فارسیموهن , اهانت اور , بيهوده , عبث , بيفايده , باطل , پوچ , ناچيز , جزيي , تهي , مغرور , خودبين , مغرورانه , بطور بيهوده
مُتَکَبِّرٍفرهنگ واژگان قرآنمتکبر آن کسي است که با جامه کبريائي خود را بنماياند ( كبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ كس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال است لذا صفت متكبر تنها برازنده ي خداي تعالي است چون اوست كه بزرگي خويش
مُتَکَبِّرِينَفرهنگ واژگان قرآنکساني که با جامه کبريائي خود را بنمايانند - آنانكه خود را برتر از ديگران بداند (صفت متكبر تنها در مورد خداوند صفت نيکويي است چون جامه بزرگي تنها برازنده اوست)