مکالمهلغتنامه دهخدامکالمه . [ م ُ ل َ م َ / ل ِ م ِ ] (از ع ، اِمص ) مأخوذ از تازی ، گفتگو و گفت و شنید و جواب سؤال و محاوره و مذاکره و گفتار. (ناظم الاطباء). مکالمة: به گاه آنکه شراب طرب افزای دماغها را گرم کرد مخدره ٔ دهشت نقاب حیا از چهره ٔ مکالمه و محاوره
مکالمةلغتنامه دهخدامکالمة. [ م ُ ل َ م َ ] (ع مص ) با کسی سخن گفتن . (تاج المصادر بیهقی ). همدیگر را جواب دادن و سخن گفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مکالمه و مکالمت شود.
انتظار مکالمهcall waiting, CW 1واژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که کاربر با استفاده از آن میتواند در هنگام برخوانی، از دریافت برخوانی ورودی دیگری آگاه شود و در صورت تمایل با قطع برخوانی جاری به آن پاسخ دهد
انتظار مکالمهcall waiting, CW 1واژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که کاربر با استفاده از آن میتواند در هنگام برخوانی، از دریافت برخوانی ورودی دیگری آگاه شود و در صورت تمایل با قطع برخوانی جاری به آن پاسخ دهد
خط اختصاصی مکالمهdedicated line call, specified trunk callواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خط اختصاصی که فقط برای مکالمه به کار میرود
اعلام هزینه در آغاز مکالمهcharging information at call set-up timeواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که اطلاعات مربوط به نرخ ارتباط را در ابتدای برقراری برخوانی در اختیار مشترک قرار دهد متـ . اعلام هزینه در آغاز برخوانی
انتظار مکالمهcall waiting, CW 1واژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که کاربر با استفاده از آن میتواند در هنگام برخوانی، از دریافت برخوانی ورودی دیگری آگاه شود و در صورت تمایل با قطع برخوانی جاری به آن پاسخ دهد