مکعب

moka''ab

معنی

۱. (ریاضی) جسمی که دارای شش سطح مربع باشد.
۲. [قدیمی] چهار‌گوشه.

جست‌وجوی دقیق

مکعب

لغت‌نامه دهخدا

مکعب . [ م ِ ع َ ] (اِ) نوعی کفش که به شتالنگ پا نرسد و آن غیر عربی است . (از اقرب الموارد).

مکعب

مکعب . [ م ُ ک َع ْ ع َ ] (ع ص ، اِ) چهارگوشه کرده شده . (غیاث ) (از منتهی الارب ). و رجوع به تکعیب شود. || هر جسمی که شش سطح مربع وی را احاطه کرده باشد. (ناظم الاطباء). جسمی که دارای شش سطح باشد. (از تعریفات جرجانی ). شکلی است مجسم همچون کعبتین نرد گرد بر گرد او شش مربع تا د

مکعب

لغت‌نامه دهخدا

مکعب . [ م ُ ک َع ْ ع ِ ] (ع ص ) امراءة مکعب ؛ زنی نارپستان . (مهذب الاسماء). دختر پستان کرده .(منتهی الارب ) (آنندراج ): جاریة مکعب ؛ دختر پستان گرد. (ناظم الاطباء). دختر پستان برآمده . (از اقرب الموارد). || ثدی مکعب ؛ پستان برآمده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پستان ب

مکعب

دیکشنری عربی به فارسی

مکعب

فرهنگ فارسی عمید

۱. (ریاضی) جسمی که دارای شش سطح مربع باشد.۲. [قدیمی] چهار‌گوشه.

جست‌وجوی هم‌آوا

مقعب

لغت‌نامه دهخدا

مقعب . [ م ُ ق َع ْ ع َ / م ُ ق َع ْ ع ِ] (ع ص ) آنکه از بن حلق حرف می زند و کسی که از بن حلق سخن می گوید و در وقت حرف زدن دهن خود را مانند کاسه بازمی کند. (ناظم الاطباء). المقعب المقعر؛ آنکه از ته گلو حرف می زند و دهان خود را مانند کاسه باز

مکعب شکل

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cubic, cubical

مکعب کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

square

مکعب کننده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cuber

مکعب ساز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cuber

جست‌وجوی مشابه

مکعبر

لغت‌نامه دهخدا

مکعبر. [ م ُ ک َ ب ِ ] (ع اِ) مرد عجمی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مرد عربی ، از لغات اضداداست . (منتهی الارب ). مرد عربی . (از اقرب الموارد).

مکعبة

لغت‌نامه دهخدا

مکعبة. [ م ُ ک َع ْ ع َ ب َ ] (ع اِ) زنبیل خرما از برگ آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). جلت خرما. (ناظم الاطباء).

مکعبی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cubic

سامانۀ مکعبی

cubic system

واژه‌های مصوب فرهنگستان

[زمین‏شناسی] یکی از شش سامانۀ بلوری که با چهار محور تقارن سه‌تایه (threefold) در قطرهای بلور مشخص می‌شود متـ . سامانۀ هم‌اندازه isometric system [فیزیک]‏ سامانه‌ای که محورهای خانک واحد آن طول یکسان دارند و دوبه‌دو بر هم عمودند متـ . سامانۀ هم‌اندازه isometric system