مینویلغتنامه دهخدامینوی . (اِ) مینو. بهشت : وزان شارسان سوی مانوی راندکه او را جهاندار مینوی خواند.فردوسی (شاهنامه چ دبیرسیاقی 1120/43).رجوع به مینو شود.
مینویلغتنامه دهخدامینوی . [ ن َ ] (ص نسبی ) منسوب به مینو. بهشتی . جنتی . || روحانی . رجوع به مینو شود.- جهان (عالم ) مینوی ؛ جهان روحانی . عالم مینوی . مقابل دنیا و گیتی .
مینویلغتنامه دهخدامینوی . [ ن ُ ] (اِخ ) مجتبی .دانشمند ایرانی متولد سال 1282 هَ . ش . تحصیلات ابتدائی او در سامره و تهران و تحصیلات متوسطه ٔ وی در دارالفنون و دارالمعلمین مرکزی و تحصیلات و مطالعات دانشگاهی و عالی او در کینگز کالج (لندن ) و مدرسه ٔ مطالعات آسی
غذاخوری با منوی کاملfull-menu restaurantواژههای مصوب فرهنگستانغذاخوریای که صورتغذای آن شامل تعداد زیادی، دستِکم ده غذای اصلی است و بنا بر سفارش طبخ میشود متـ . رستوران با منوی کامل
غذاخوری با منوی محدودlimited-menu restaurantواژههای مصوب فرهنگستانغذاخوری با غذا و خدمات محدود متـ . رستوران با منوی محدود
انگشت میانیmiddle finger, digit medius, digit tertius manusواژههای مصوب فرهنگستانسومین انگشت که بلندترین انگشت دست است
منویلغتنامه دهخدامنوی . [ م َ ن َ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب به مناة که نام بتی است . (ناظم الاطباء). رجوع به مناة شود.
منویلغتنامه دهخدامنوی . [ م َ ن َ وی ی / م َ ن َ ] (ص نسبی ) منسوب به مانی . مانوی : حدیث رقعه ٔ توزیع بر تو عرضه کنم چنانکه عرضه کند دین به مانوی منوی .منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص <span class="hl" dir="l
غرمینویلغتنامه دهخداغرمینوی . [ غ ُ ] (اِخ ) از رستاق مایمرغ است به فاصله ٔ دو یاسه فرسخ از سمرقند. (از انساب سمعانی ورق 407 ب ).
غرمینویلغتنامه دهخداغرمینوی . [ غ ُ ن َ ] (اِخ ) محمدبن شبل غرمینوی ، مکنی به ابوسعید، وی از موسی بن احمدبن عمر سمرقندی روایت دارد. و ابوسلمة سعیدبن سلیمان الصغار از وی حدیث کرد. (انساب سمعانی ورق 407 ب ).
غرمینویلغتنامه دهخداغرمینوی . [ غ ُ ن َ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب به غُرمینوی . رجوع به غرمینوی شود. (انساب سمعانی ).