لغتنامه دهخدا
نابغة. [ ب ِ غ َ ] (ع ص ) مرد بزرگ شأن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مرد بزرگ مرتبه . (ناظم الاطباء). مرد عظیم الشان . (المنجد) (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). || مُجید. فصیح . (المنجد). شاعر غراء. (آنندراج ). شاعری که از شعر ارثی نداشته باشد و شعر نیکو گوید. (ناظم الاطباء).