ترجمه مقاله

نامبردار

nāmbordār

نام‌آور؛ نامدار؛ نامی؛ معروف؛ مشهور.

بنام، پرآوازه، سرشناس، شهیر، مشهور، معروف، نامآور، نامور، نامی ≠ بینامونشان

ترجمه مقاله