ناملایملغتنامه دهخداناملایم . [ م ُ ی ِ ] (ص مرکب ) درشت . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). ناهموار. ناموافق . (ناظم الاطباء). که ملایم و موافق و سازگار نیست . که سازگاری و توافق ندارد.- ناملایم طبع ؛ ناسازگار. که سازگار و موافق طبع نیست . که تحمل آن دشخوار ا
ناملایمفرهنگ فارسی عمید۱. سختی؛ رنج؛ دشواری.۲. [قدیمی] نامطبوع.۳. [قدیمی] ناسازگار.۴. [قدیمی] درشت؛ خشن.
ناملایمفرهنگ فارسی معین(مُ یِ) [ فا - ع . ] (ص .) 1 - آن چه که موافق و سازگار نیست . 2 - درشت ، خشن .
نامعلوملغتنامه دهخدانامعلوم . [ م َ ] (ص مرکب ) غیرمعین . (ناظم الاطباء). مجهول . نامشخص : که راه مخوف است و... هنگام حرکت نامعلوم . (کلیله و دمنه ). || نشناخته . (ناظم الاطباء). نامعروف .
ناملایماتلغتنامه دهخداناملایمات . [ م ُ ی ِ ] (اِ مرکب ) ج ِ ناملایم . سختی ها و دشواریهای زمانه . (ناظم الاطباء). رجوع به ناملایم شود.
ناملایمتdissonance, discordواژههای مصوب فرهنگستاناحساس ناپایداری و ناخوشایند ناشی از شنیدنِ دو یا چند صدا
نچسبیدنیلغتنامه دهخدانچسبیدنی . [ ن َ چ َ دَ ] (ص لیاقت ) که چسبیدنی نیست . که نمی چسبد. مقابل چسبیدنی . || نامطبوع . ناملایم .
harshestدیکشنری انگلیسی به فارسیسخت ترین، خشن، تند، ناگوار، زننده، ناملایم، درشت، لاغر، عنیف، خشن وضعیف
ناملایماتلغتنامه دهخداناملایمات . [ م ُ ی ِ ] (اِ مرکب ) ج ِ ناملایم . سختی ها و دشواریهای زمانه . (ناظم الاطباء). رجوع به ناملایم شود.
ناملایمتdissonance, discordواژههای مصوب فرهنگستاناحساس ناپایداری و ناخوشایند ناشی از شنیدنِ دو یا چند صدا