ناژوانلغتنامه دهخداناژوان . [ ناژْ ](اِخ ) دهی است از دهستان ماربین بخش سده ٔ شهرستان اصفهان ، در 10هزارگزی جنوب شرقی سده ، متصل به راه نجف آباد به اصفهان ، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 478 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه و مح
ناوپائیانلغتنامه دهخداناوپائیان . (اِ مرکب ) گروهی ازجانوران دریائی . جانورانی که پاهای آنها مانند ناو است . (لغات فرهنگستان ).
ناوگانلغتنامه دهخداناوگان . (اِ مرکب ) مجموع کشتی های جنگی یک دولت را ناوگان گویند. (لغت فرهنگستان ).
ناوانلغتنامه دهخداناوان . (اِخ ) دهی است از دهستان گرگانرودجنوبی ، واقع در بخش مرکزی شهرستان طوالش ، در 4 هزارگزی هشتپر و 3 هزارگزی مشرق جاده ٔ شوسه ٔ هشتپر به آستارا. در جلگه ٔ معتدل مرطوب واقع است و <span class="hl" dir="ltr
سیورلغتنامه دهخداسیور. [ س ُ ] (اِ) از انواع تیره ٔ ناژویان (مخروطیان ) که میوه های کروی دارد و در نقاط مرطوب میروید. (از گیاه شناسی گل گلاب ص 302).
ارسفرهنگ فارسی معین( اُ) (اِ.) نام چند گونه سرو کوهی جزو تیرة ناژویان که در اغلب نقاط استپی و خاتمة جنگل های مرطوب پراکنده اند، ارسا، ارجه .
ارسافرهنگ نامها(تلفظ: orsā) نام چند گونه سرو کوهی جزو تیرهی ناژویان که در اغلب نقاط استپی و خاتمهی جنگلهای مرطوب پراکندهاند.
ابهلفرهنگ فارسی معین(اِ هِ یا اُ هُ یا اَ هَ) [ ع . ] (اِ.) یکی از گونه های سرو کوهی جزو تیرة ناژویان که در جنگل های شمال ایران موجود است . ارتفاعش یک تا دو متر است و دارای شاخه های متعدد نامنظم است . برگ هایش پایا، متقابل ، فشرده به هم در چهار ردیف می باشد. میوه اش به بزرگی یک فندق ، آب دار و به رنگ آبی تیره است که به
صنوبرلغتنامه دهخداصنوبر. [ ص َ ن َ ب َ ] (ع اِ) مؤلف غیاث نویسد: صنوبردرخت چلغوزه که بهندی چرط گویند. چلغوز. (مهذب الاسماء). صنوبر از تیره ٔ ناژویان (مخروطیان ) دارای برگهای ضخیم و کوتاه و مخروطهای باریک و دراز. (گیاه شناسی گل گلاب ص 303). جوالیقی نویسد: بگما