لغتنامه دهخدا
نتن . [ ن َ ] (ع اِ) بوی ناخوش . (منتهی الارب )(آنندراج ). بوی ناخوش و بد. (ناظم الاطباء). رایحه ٔ کریهه . مقابل فوح . (معجم متن اللغة). بوی بد. (غیاث اللغات از کنزاللغات ). || (مص ) بدبوی گشتن .(آنندراج ) (از المنجد) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). نَتَن . (معجم متن ا