نازیسمNazismواژههای مصوب فرهنگستانمرام سیاسی هیتلر که به برتری نژادی آلمانیها و ایجاد نظم نو جهانی و استفاده از تبلیغات سیاسی معتقد است
نونازیسمneo-Nazismواژههای مصوب فرهنگستانجنبش سیاسیِ راستِ افراطیِ معاصر، متأثر از افکار و برنامههای حزب نازی آلمان
نجمیلغتنامه دهخدانجمی . [ ن َ ] (اِخ ) (خواجه ...) در مجالس النفایس ترجمه ٔ شاه محمد قزوینی (ص 384) آمده : خواجه نجمی شخصی زنده دل کامل است و شعرهای خوب دارد و این مطلع از اوست :با بتان ماه پیکر آشنائی مشکل است آشنائی چون میسر شد جدائی مشکل است .
نظمیلغتنامه دهخدانظمی . [ ن َ ] (اِخ ) محمدبن رمضان (شیخ ...) متخلص به نظمی ، از شاعران و مشایخ خلوتیه ٔ عثمانی است (1032 - 1112 هَ . ق .). او راست :دیوان اشعار و معیارالطریق . (از قاموس الاعلام ج 6
نجمیلغتنامه دهخدانجمی . [ ن َ ] (اِخ ) (خواجه ...) در مجالس النفایس ترجمه ٔ شاه محمد قزوینی (ص 384) آمده : خواجه نجمی شخصی زنده دل کامل است و شعرهای خوب دارد و این مطلع از اوست :با بتان ماه پیکر آشنائی مشکل است آشنائی چون میسر شد جدائی مشکل است .
نجمیهفرهنگ نامها(تلفظ: najmiye) (عربی) (نجم + ایه /iyye/ (پسوند نسبت)) ، منسوب به نجم ؛ (به مجاز) درخشان مثل ستاره.
نجمی اصفهانیلغتنامه دهخدانجمی اصفهانی . [ ن َ ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) مؤلف صبح گلشن آرد: «نجمی منجم اصفهانی در علم نجوم دستگاهی کامل داشت و نظر توجه بر نجوم سپهر فکر نیز میگماشت ». او راست :در پیش دوست تحفه ٔ جان بس محقر است در خاک پای یار سر از خاک کمتر است مشکل که روز حشر برآرم ز خاک سر<br
نجمی شیروانیلغتنامه دهخدانجمی شیروانی . [ ن َ ی ِ شیرْ ](اِخ ) به روایت مؤلف عرفات العاشقین «از سخنوران دوره ٔ متوسطین است ، مرد لوند بی قیدی بود». او راست :آباد از خیال تو ویرانه ٔ دل است جان منی و جای تو در خانه ٔ دل است .ای بی تو عاشقان را از جان و دل جدائی وی از تو بیدلان را با م
جیغتلغتنامه دهخداجیغت . [ ج َ / ج ِ غ ُ ] (اِ)گیاهی است که آنرا لیف خوانند. (آنندراج از رشیدی ).لیف خرما. (برهان ) (انجمن آرای ناصری ) : رویش اندر میان ریش تو گفتی پنهان گشته ست زیر جیغت گفتار. نجمی .<
زاویه ٔ دمیاطیلغتنامه دهخدازاویه ٔ دمیاطی . [ ی َ ی ِ دِ طی ی ] (اِخ ) زاویه ای است واقع در خارج مصر مؤسس آن یکی از امیران ملک ظاهر بیبرس بنام عزالدین ایبک دمیاطی صالحی نجمی است و قبر وی نیز در این زاویه است . (از خطط مقریزی ج 4 ص 297