نسبیلغتنامه دهخدانسبی . [ ن َ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به نسب . (ناظم الاطباء). || مقابل سببی .- قرابت نسبی ؛ خویشاوندی از طرف پدران ، چون برادری وعموزادگی .
نسبیلغتنامه دهخدانسبی . [ ن ِ بی ی / ن ِ ] (ع ص نسبی ) منسوب به نِسْبة. رجوع به نسبت و نسبة شود.- شرکت نسبی . رجوع به همین ترکیب ذیل مدخل شرکت شود.- صفت نسبی . رجوع به همین ترکیب ذیل مدخل صفت شود.
نسبیفرهنگ فارسی عمید۱. مربوط به نَسَب.۲. [مقابلِ سببی] دارای قرابت و خویشاوندی مستقیم از طریق پدر و مادر.
نچسبیلغتنامه دهخدانچسبی . [ ن َ چ َ ] (حامص مرکب ) نچسبیدن . || سماجت . اصرار بی جا و بی مزه . بی مزگی . صفت آدم نچسب .- نچسبی کردن ؛ به سماجت و پافشاری بی جاخود را لوس و بی ارج کردن . اصرار ورزیدن .
نشیبیلغتنامه دهخدانشیبی . [ ن ِ / ن َ ] (ص نسبی ، اِ) سرازیری . مقابل فرازی : هوا خوش گردد وبر کوه برف اندر گداز آیدعلم های بهاری از نشیبی بر فراز آید. فرخی .رجوع به نشیب شود.
نصبیلغتنامه دهخدانصبی . [ ] (اِخ ) حسن بن موسی النصبی . او راست : کتاب الاغانی به حروف معجم که برای متوکل نوشته و بعضی چیزها که اسحاق بن ابراهیم ماهان و عمروبن بانه نیاورده اند آورده ، و کتاب محررات المغنیین . (از ابن الندیم ) (یادداشت مؤلف ).
نصیبیلغتنامه دهخدانصیبی . [ ن َ ] (ص نسبی ) منسوب است به نصیبین که شهری است در نزد آمد. (از الانساب سمعانی ). رجوع به نصیبین شود. || نام نوعی شمشیر. (از نوروزنامه ) (یادداشت مؤلف ).
نصیبیلغتنامه دهخدانصیبی . [ ن َ ] (اِخ ) اسعدالحق یزدی ، از شاعران قرن دهم و از شاگردان ملاجلال الدین دوانی است مدتی در شیراز تلمذ کرده سپس به یزد برگشته و به سال 914 هَ . ق . درگذشته است . او راست :گفتم که بوسه ای به نصیبی نمی دهی خندید زیر لب که چه گ
نسبیتلغتنامه دهخدانسبیت . [ ن ِبی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) نسبیّة. نِسْبی بودن . رجوع به فرهنگ فارسی معین و دایرةالمعارف فارسی شود.
نسبیتلغتنامه دهخدانسبیت . [ ن ِبی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) نسبیّة. نِسْبی بودن . رجوع به فرهنگ فارسی معین و دایرةالمعارف فارسی شود.
خطای نسبیلغتنامه دهخداخطای نسبی . [خ َ ی ِ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) برحسب تعریف : نسبت بین خطای مطلق یک کمیت بمقدار واقعی آن کمیت خطای نسبی نامیده می شود. اگر در کمیتهای واقعی a و b و c ... خ
خطای بَست نسبیrelative misclosureواژههای مصوب فرهنگستانمقداری که از تقسیم خطای بست پیمایش بر طول پیمایش به دست میآید و عموماً بهصورت کسری از عدد یک بیان میشود
خودیابی نسبیpartial recoveryواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خودیابی که در آن با وجود کاهش در مصرف، رهایی از اعتیاد کامل نیست متـ . بهبود نسبی
دورۀ تحریکناپذیری نسبیrelative refractory periodواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از دورۀ تحریکناپذیری که در آن تحریک یاخته فقط با محرکهای بسیار قوی ممکن است