لغتنامه دهخدا
نسک . [ ن َ ] (ع مص ) به آب شستن جامه را وپاک کردن آن را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || پاکیزه کردن زمین شوره زار را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || همیشگی کردن به راه نیک . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). گویند: نَسَک َ الی طریقة جمیلة