ترجمه مقاله

نشاندن

nešāndan

۱. کسی را به نشستن واداشتن؛ وادار به نشستن کردن.
۲. جا دادن.
۳. خاموش ‌کردن آتش.

۱. قراردادن، مقیم کردن، نهادن
۲. غرس کردن، کاشتن
۳. افراشتن
۴. خاموش کردن، دفع کردن، فرونشاندن
۵. نشانیدن ≠ کندن

ترجمه مقاله