نظافتلغتنامه دهخدانظافت . [ ن َ ف َ ](ع اِمص ) پاکیزگی . (بحر الجواهر) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). پاکی . (ناظم الاطباء). مقابل قذارت . (یادداشت مؤلف ). نظافة. رجوع به نظافة شود.- نظافت دادن ؛ پاک و پاکیزه کردن . رفت و روب کردن :</sp
نظافتچیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی رفتگر، سپور، جاروکش، گازر، لباسشور، ظرف شور، واکسی خشکشویی حمامی، گرمابهدار، گرمابهبان، دلاک، کیسهکش، سلمانی (جامه) رختشوی، سپیدکار، خشکشویی
نظافتچیhousemanواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که نظافت محوطههای عمومی مهمانخانه/ هتل، از قبیل سرسرا و آسانبَر، را بر عهده دارد
اتاق درحالنظافتcleaning in progressواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی در مهمانخانه که خدمتکار در حال نظافت آن است متـ . درحالنظافت
وسیلۀ نظافتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی جارو، خاکانداز، اسفنج، لیف، کیسه، برس، مسواک، جاروبرقی، ماهوتپاککن، گردروب، پارچۀ گردگیری پارچۀ نظافت▼ پارو تشت
پارچۀ نظافتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی افت، حوله، پارچۀ (کهنۀ)گردگیری، دستمال کاغذی، حولۀ صورت، تنظیف، تنزیب