ترجمه مقاله

نظام

nezām

۱. دستگاه سیاسی؛ حکومت: نظام شاهنشاهی.
۲. اصول و قواعدی که چیزی بر اساس آن‌ها نهاده شده است: نظام آموزشی.
۳. سپاه؛ ارتش.
۴. (اسم مصدر) آراستگی؛ نظم.
۵. [قدیمی] نظم؛ شعر.

۱. انتظام، انضباط، دیسیپلین
۲. آراستگی، ترتیب، روش، سامان، نظم
۳. ارتش، سربازی
۴. رژیم

دستگاه، سازگان، سامانه

ترجمه مقاله