نفسانیلغتنامه دهخدانفسانی . [ ن َ ] (ص نسبی ) منسوب به نفس . از نفس . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نفس شود. || منسوب به نفس اماره . مقابل روحانی : متابعت وساوس شیطانی و موافقت هواجس نفسانی نمودی . (سندبادنامه ص 86).چه خبر دارد از حقیقت
حرکات نفسانیلغتنامه دهخداحرکات نفسانی . [ ح َ رَ ت ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اَعراض نفسانی . حرکاتی است که موجب تحریک نفس است ، چون غضب ، لذت ، فرح ، خوف ، بی قراری دل ،حزن ، غم ، خجالت ، تصورات و تفکرات . (غیاث اللغات ).
حرکت نفسانیلغتنامه دهخداحرکت نفسانی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ ن َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حرکات نفسانی شود.
روح نفسانیلغتنامه دهخداروح نفسانی . [ ح ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مراد روح حیوانی است . (فرهنگ علوم عقلی ص 282). آنچه از روح حیوانی بدماغ رسد کیفیتی دیگر پذیرد و این روح مفیض حس وحرکت میشود و قوت نفسانی بدان قائم باشد، و مراد ازاین روح ، نفس ناطقه است چنانکه
اعراض نفسانیلغتنامه دهخدااعراض نفسانی . [ اَ ض ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کیفیاتی که عارض نفس شود بتبع انفعالاتی که او راست و آن شش حالت است : غضب ، فزع ، فرح ، غم ، هم ، خجلت . شادیها، غمها، خشمها و خشنودیها و مانند آنها. (از یادداشت بخط مؤلف ). و رجوع به اَعراض و ترکیبات آن شود.
نفسانیاتفرهنگ فارسی معین(نَ یّ) [ ع . ] (ص نسب . اِ.) جِ نفسانیه (مجموعة احساسات ، افکار، انفعالات و افعال که منسوب و مربوط به روح و روان هستند).
حرکات نفسانیلغتنامه دهخداحرکات نفسانی . [ ح َ رَ ت ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اَعراض نفسانی . حرکاتی است که موجب تحریک نفس است ، چون غضب ، لذت ، فرح ، خوف ، بی قراری دل ،حزن ، غم ، خجالت ، تصورات و تفکرات . (غیاث اللغات ).
حرکت نفسانیلغتنامه دهخداحرکت نفسانی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ ن َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حرکات نفسانی شود.
نفسانیاتفرهنگ فارسی معین(نَ یّ) [ ع . ] (ص نسب . اِ.) جِ نفسانیه (مجموعة احساسات ، افکار، انفعالات و افعال که منسوب و مربوط به روح و روان هستند).
حرکات نفسانیلغتنامه دهخداحرکات نفسانی . [ ح َ رَ ت ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اَعراض نفسانی . حرکاتی است که موجب تحریک نفس است ، چون غضب ، لذت ، فرح ، خوف ، بی قراری دل ،حزن ، غم ، خجالت ، تصورات و تفکرات . (غیاث اللغات ).
حرکت نفسانیلغتنامه دهخداحرکت نفسانی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ ن َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حرکات نفسانی شود.
روح نفسانیلغتنامه دهخداروح نفسانی . [ ح ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مراد روح حیوانی است . (فرهنگ علوم عقلی ص 282). آنچه از روح حیوانی بدماغ رسد کیفیتی دیگر پذیرد و این روح مفیض حس وحرکت میشود و قوت نفسانی بدان قائم باشد، و مراد ازاین روح ، نفس ناطقه است چنانکه
روح النفسانیلغتنامه دهخداروح النفسانی . [ حُن ْ ن َ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به روح نفسانی و حکمت اشراق ص 165 و 166 و 253 و 254 و 286 و
اعراض نفسانیلغتنامه دهخدااعراض نفسانی . [ اَ ض ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کیفیاتی که عارض نفس شود بتبع انفعالاتی که او راست و آن شش حالت است : غضب ، فزع ، فرح ، غم ، هم ، خجلت . شادیها، غمها، خشمها و خشنودیها و مانند آنها. (از یادداشت بخط مؤلف ). و رجوع به اَعراض و ترکیبات آن شود.