ترجمه مقاله

نقد

naqd

۱. [مقابلِ نسیه] ویژگی خریدی که پول آن فی‌الحال داده شود.
۲. (اسم مصدر) ظاهر ساختن عیوب یا محاسن کلام.
۳. (اسم) [جمع: نقود] پول و بها
۴. (اسم مصدر) [قدیمی] جدا کردن پول خوب از بد؛ سره کردن.
⟨ نقد حال: زبان حال؛ سخن یا قصه که مناسب حال گوینده یا شنونده باشد؛ حسب ‌حال.

۱. تشخیص، تمییز
۲. ارزش، بها
۳. پول، سرمایه، سکه، نقدینه، زروسیم ≠ نسیه

ترجمه مقاله