نماةلغتنامه دهخدانماة. [ ن َ ] (ع اِ) مورچه ریزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مورچه ٔ خرد و ریزه . (ناظم الاطباء). ج ، نَمی ̍.
نمایهلغتنامه دهخدانمایه . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ی َ / ی ِ ] (اِ) مانند. نمونه .- هم نمایه ؛ همانند. هم نشین . همراه . (انجمن آرا) (آنندراج ) :
نیمچاهلغتنامه دهخدانیمچاه . (اِخ ) دهی است از دهستان قره طغان بخش بهشهر شهرستان ساری . در 2هزارگزی شمال ایستگاه نکا، در دشت معتدل مرطوبی واقع و 130 تن سکنه دارد. آبش از رود نکا، محصولش غلات ، برنج ، پنبه و شغل اهالی زراعت است .
نمایهدیکشنری فارسی به انگلیسیconfiguration, exhibit, exhibition, figure, index, layout, prelude, scheme, sign
نمایهفرهنگ فارسی معین(نَ یِ) (اِ.) فهرستی (از آگاهی های کتاب شناسی یا مراجع و مآخذ) که معمولاً براساس حروف الفبایی در پایان یا آغاز کتابی مرتب شده باشد.
ذوالمجدینلغتنامه دهخداذوالمجدین . [ ذُل ْ م َ ] (اِخ ) علی بن موسی بن اسحاق بن الحسین بن اسحاق بن موسی بن جعفربن محمدبن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب . علیهم السلام . مکنی به ابی القاسم و ملقب به ذوالمجدین نقیب الطالبیین بمرو. [ السید الشریف ... ]. (معجم الادباء یاقوت ج <span class="hl" dir="lt
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نصربن الحسین البازیار، مکنی به ابوعلی . وی ندیم سیف الدولةبن حمدان بود. و پدر او نصربن الحسین از مهاجرین سامرّا بود و بخدمت معتضد خلیفه و اصحاب وی پیوست و در دل خلیفه جای کرد، و اصل او از خراسان بود و بازیاری دوست میداشت و معتضد نوعی از مرغان شکاری
مورچهلغتنامه دهخدامورچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) مصغر مور یعنی مور خرد و کوچک . (ناظم الاطباء). مور خرد. ذره . ذر.(حاشیه ٔ برهان چ معین ). مصغر مور است هم چنانکه باغچه مصغر باغ باشد. (از برهان ). نوعی از مور که به غایت خرد باشد. (غیاث ) (آنندراج ): ذره ؛ مورچ