نمطلغتنامه دهخدانمط. [ ن َ م َ ] (ع اِ) روش . (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نوع . (مهذب الاسماء). دستور. (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). طرح . (ناظم الاطباء). گونه ٔ چیزی . (منتهی الارب ). گونه و طریقه ٔ چیزی . (ناظم الاطباء). طرز. طراز. قبیل . سنخ . جنس . منوال . طریق . طریقه
نمدلغتنامه دهخدانمد. [ ن َ م َ ] (اِ) لبد. (منتهی الارب ) (دهار). لبدة. (منتهی الارب ). نمط. لباده . (یادداشت مؤلف از نصاب ). نوعی از فرش که از پشم یا کرک مالیده حاصل می شود. سیاکیز. (ناظم الاطباء). گستردنی که از پشم مالیده کنند. (یادداشت مؤلف ). پارچه ای کلفت که از پشم یا کرک مالیده سازند
نمتلغتنامه دهخدانمت . [ ن َ ] (ع اِ) گیاهی است که بر آن را می خورند. (منتهی الارب ). یک نوع گیاهی که بار آن خوراکی است . (ناظم الاطباء).
نمیدلغتنامه دهخدانمید. [ ن َ ] (ن مف )نم کشیده . (ناظم الاطباء). نمیده . چیزی نم دیده . (از جهانگیری ) (از رشیدی ). رجوع به نمیده شود. || (اِمص ) حاصل مصدر از نمیدن است . (ناظم الاطباء).
نمیدلغتنامه دهخدانمید. [ ن ُ ] (ص مرکب ) مخفف ناامید است . (برهان قاطع) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از جهانگیری ). مأیوس . قانط. آیس . خائب . ناامیدوار. (یادداشت مؤلف ). رجوع به نومید شود : به دوری ز خویشانت آرد نویدنمایَدْت طبع و نشاند نمید. <p class="
نمطیلغتنامه دهخدانمطی . [ ن َ م َ طی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به نمط. (منتهی الارب ). || نمطفروش . (مهذب الاسماء). شادروان فروش . (فرهنگ خطی ). رجوع به نمط شود. || (اِ) بستر و پوشاک . (ناظم الاطباء). رجوع به نمط شود.
شقائق نمطلغتنامه دهخداشقائق نمط. [ ش َ ءِ ن َ م َ ] (اِ مرکب ) شقایق نمط. نوعی از جامه و فرش که گلدوز باشد. (آنندراج ) (غیاث ).
نمطیلغتنامه دهخدانمطی . [ ن َ م َ طی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به نمط. (منتهی الارب ). || نمطفروش . (مهذب الاسماء). شادروان فروش . (فرهنگ خطی ). رجوع به نمط شود. || (اِ) بستر و پوشاک . (ناظم الاطباء). رجوع به نمط شود.
شقائق نمطلغتنامه دهخداشقائق نمط. [ ش َ ءِ ن َ م َ ] (اِ مرکب ) شقایق نمط. نوعی از جامه و فرش که گلدوز باشد. (آنندراج ) (غیاث ).