نمکینهلغتنامه دهخدانمکینه . [ ن َ م َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) نمکین . || (اِ مرکب ) دوغی یا ماستی که در آن نمک و زیره وگشنیز و شبت کنند و به عربی ملحیه گویند. (از رشیدی ) (از ناظم الاطباء) (از برهان قاطع) (از آنندراج ).
نمکینیلغتنامه دهخدانمکینی . [ ن َ م َ ] (حامص مرکب ) شوری . (ناظم الاطباء). نمکین بودن . نمک دار بودن . || ملاحت و خوشگلی . (ناظم الاطباء). خوبی و ملاحت . (آنندراج ).