نوفتادنلغتنامه دهخدانوفتادن . [ دَ ] (مص منفی ) نیوفتادن . مقابل اوفتادن . رجوع به اوفتادن و افتادن شود.
نافتادنیلغتنامه دهخدانافتادنی . [ ف ُ دَ ] (ص لیاقت ) که افتادنی نیست . نیفتادنی . || واقعناشدنی . رخ ندادنی .