ترجمه مقاله

نگران

negarān

۱. [مجاز] اندیشناک؛ دلواپس.
۲. [قدیمی، مجاز] چشم‌به‌راه؛ منتظر.
۳. [قدیمی] بیننده.

۱. آشفته، پریشان، دلواپس، مشوش، مضطرب
۲. چشمبراه، منتظر
۳. تماشاگر، ناظر

ترجمه مقاله