هائجلغتنامه دهخداهائج . [ ءِ ] (ع ص ) گشن تیزشده به گشنی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گشن مایل به گشنی . || شیر مست . (ناظم الاطباء). || (اِ) باد خانه برانداز : و اگر در نواحی چین نکباء نکبتی هائج می گردد غبار غوغاء آن باز سر و ریش اهل کرمان می آورد. (المضاف الی بدایع
دَرنِشینhatch-rest bar, ledge bar, hatch-rest section, hatch bearer, hatch-ledge bar, hatch zeeواژههای مصوب فرهنگستاننبشی فلزی به شکل Z که بهعنوان پایة نگهدارندة درِ انبار، دورتادور دهانة آن نصب میشود
پایة تیرک دهانهhatch carrier, hatch socket, beam socket, hatch beam shoeواژههای مصوب فرهنگستانهریک از پایههای دو طرف انبار که تیرکهای دهانه را نگه میدارد
پرهیزانۀ اسیدسازacid-ash diet, acid-ash food, acid-ash residueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رژیم غذایی که در آن مقدار مواد غذایی اسیدساز بیشتر از مواد غذایی قلیاساز است
پرهیزانۀ قلیاسازalkaline-ash diet, alkaline-ash food, alkaline-ash residueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رژیم غذایی که در آن مقدار مواد غذایی قلیاساز بیشتر از مواد غذایی اسیدساز است
دریچة ورودیbooby hatch, companion hatchواژههای مصوب فرهنگستاندهانة ورودی کوچکی برای تردد از عرشة آزاد در کشتی یا انبار بدون باز کردن درِ انبار
هائجةلغتنامه دهخداهائجة. [ ءِ ج َ ] (ع ص ) تأنیث هائج . || زمین خشک گیاه یا زردگیاه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). زمینی که گیاه آن زرد یا خشک شده باشد. (ناظم الاطباء).
هائجةلغتنامه دهخداهائجة. [ ءِ ج َ ] (ع ص ) تأنیث هائج . || زمین خشک گیاه یا زردگیاه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). زمینی که گیاه آن زرد یا خشک شده باشد. (ناظم الاطباء).