لغتنامه دهخدا
هتف . [ هََ ] (ع مص ) هتاف . بانگ کردن . (تاج المصادر) (دهار). بانگ برزدن . آواز دادن . (مقدمة الادب ). خواندن . (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء): هتف به هتفاً؛ بانگ برزد بر او. (معجم متن اللغة). هتف به هاتف ؛ بانگ برزد برو کسی که شخص وی دیده نشد. (ناظم الاطباء)