هراسناکلغتنامه دهخداهراسناک . [ هََ ] (ص مرکب ) ترساننده . ترسناک . هراس انگیز. (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به هراس شود.
هراسناکفرهنگ مترادف و متضادبیمناک، خوفناک، سهمگین، سهمناک، متوحش، مرعوب، مهیل، وحشتزده، وهمناک، هراسان، هولناک، هولناک
آرسنیکفرهنگ فارسی عمیدشبهفلز جامد، بلوری، شکننده، و قهوهای تیره که دارای ترکیبات سمی و مهلک است و در صنعت به کار میرود؛ زرنیخ سفید؛ مرگ موش.