هلی کوپترفرهنگ فارسی عمیدوسیلۀ نقلیۀ هوایی کوچک که هنگام بالا رفتن و فرود آمدن میتواند عمودی حرکت کند.
شارش هلهشاوHele-Shaw flowواژههای مصوب فرهنگستانشارش خزشی شارهای با گرانروی بالا میان دو صفحة تخت با فاصلة بسیار کم
آلیاژalloyواژههای مصوب فرهنگستان[شیمی] فراوردهای فلزی که دارای دو یا چند عنصر بهصورت محلول جامد یا بهصورت مخلوطی از فازهای فلزی باشد [مهندسی بسپار] نوعی آمیختۀ (blend) بسپاری که معمولاً متشکل از دو بسپار متفاوت است که با هم همبلور شده یا بهنحوی سازگار هستند. هرچند بعضاً بهجای آمیخته نیز بهکار میرود
روغن حلپذیرsoluble oilواژههای مصوب فرهنگستاننامیزهای پایدار از آب و روغن با غلظت بالا که در عملیات فلزکاری برای روانسازی و خنکسازی و ممانعت از خوردگی به کار میرود متـ . روغن نامیزهای emulsifying oil
آلیاژ ریختگیcasting alloyواژههای مصوب فرهنگستانموادی فلزی که برای شکلریزی یا ریختهگری شکلی (shape casting) به کار میروند
آلیاژ زودگدازfusible alloyواژههای مصوب فرهنگستانآلیاژی فلزی که بهآسانی و عموماً زیر دمای 100 درجه ذوب میشود و در دمای نسبتاً پایین شکلپذیری خوبی دارد
حجاج باهلیلغتنامه دهخداحجاج باهلی . [ ح َج ْ جا ج ِ هَِ ] (اِخ ) ابن مسعود روایتی دارد که از آن بر می آید حجاج باهلی صحابی است . احمد از طریق شعبه آرد: از حجاج بن حجاج باهلی شنیدم از پدرش روایت میکرد که وقتی با پیغمبر بحج رفته است . از ابن مسعود روایت کرده است . ابن سکن گفته است که از پیغمبر روایت
حسام الدین شوهلیلغتنامه دهخداحسام الدین شوهلی . [ ح ُ مُدْ دی ن ِ هََ ] (اِخ ) (سوهلی ) از ترکان اقسری از توابع سلجوقیان ، مدتی حاکم دیار لر کوچک و بعضی از خوزستان بود. مستوفی گوید از قوم جنکردی محمد و کرامی پسران خورشید به خدمت شوهله رفتند و مرتبه ای بلند یافتند. در شکاربر سر خرگوشی مخاصمت شد، دست به تی
خالد کاهلیلغتنامه دهخداخالد کاهلی . [ ل ِ دِ هَِ ] (اِخ ) بنابر حدیث محمدبن عبدالعزیز وی از ابی اسحاق از حارث از علی (ع ) روایت میکند که گفت : مثل مؤمنی که قرآن میخواند مثل اترج است که هم بو و هم طعمش نیکو است ، مثل مؤمنی که قرآن نمیخواند مثل خرما است که طعمش نیکو است ولی بی بو است ، مثل فاجری که