ترجمه مقاله

همنشینی

hamnešini

۱. قرین بودن؛ همراه بودن.
۲. مصاحبت؛ هم‌نشستی.

حشر، خلط، صحبت، مجالست، مصاحبت، معاشرت، همدمی

ترجمه مقاله