هودرلغتنامه دهخداهودر. [ دَ / هََ / هُو دَ ] (ص ) هر چیز زشت و زبون را گویند. || مردم بدروی و بدقیافه را نیز گفته اند. (برهان ).
هودرلغتنامه دهخداهودر. [ هَُ دَ ] (اِخ ) دهی است از بخش سلماس شهرستان خوی . دارای 157 تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و کار دستی مردم آنجا جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
آستانۀ بوthreshold odor, odor thresholdواژههای مصوب فرهنگستانحدی از بوی نمونۀ آب یا گاز که پس از رقیقسازی، برای شامۀ انسان قابل تشخیص باشد
خدمات پذیرایی فضای بازoutdoor cateringواژههای مصوب فرهنگستانپذیرایی از شمار بسیاری از مردم در فضای باز در مناسبتهایی مانند رویدادهای ورزشی و نمایشگاهها
پست روبازoutdoor substationواژههای مصوب فرهنگستانپست برقی که برای قرار گرفتن در هوای آزاد طراحی شده است و در محیط باز نصب میشود
هودرجلغتنامه دهخداهودرج . [ دَ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش اسدآباد شهرستان همدان . دارای 544 تن سکنه ، آب آن از چشمه ها ومحصول عمده اش انگور، لبنیات ، غله و کار دستی زنان آنجا قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
هودر یعقوبیهلغتنامه دهخداهودر یعقوبیه . [ دَ رِ ی َ بی ی َ] (اِخ ) دهی است از بخش طبس شهرستان فردوس . دارای 487 تن سکنه ، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، میوه ، ذرت و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
اغثاثلغتنامه دهخدااغثاث . [ اِ ] (ع مص ) گوشت لاغر خریدن . یقال : «اغث الرجل اللحم اغثاثاً». (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گوشت لاغر خریدن . (آنندراج ). گوشت نزار خریدن . (تاج المصادر بیهقی ). گوشت لاغر خریدن مرد. (از اقرب الموارد). || لاغر و نزار شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء
امدادلغتنامه دهخداامداد. [ اِ] (ع مص ، اِ مص ) مهلت خواستن . (ناظم الاطباء). مهلت و زمان دادن و درنگ کردن از اجل معین . || یاری دادن لشکر را از غیر خود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). گویند: اذا کثر شیئاً بنفسه قیل مده و اذا کثر بغیره امده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). قول
هودر یعقوبیهلغتنامه دهخداهودر یعقوبیه . [ دَ رِ ی َ بی ی َ] (اِخ ) دهی است از بخش طبس شهرستان فردوس . دارای 487 تن سکنه ، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، میوه ، ذرت و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
هودرجلغتنامه دهخداهودرج . [ دَ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش اسدآباد شهرستان همدان . دارای 544 تن سکنه ، آب آن از چشمه ها ومحصول عمده اش انگور، لبنیات ، غله و کار دستی زنان آنجا قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).