هوسانهلغتنامه دهخداهوسانه . [ هََ وَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) آنچه پزند زن آبستن را به خواهش او. طعام که کسان برای زن آبستن یا ناقهی فرستند مربوط به هوس . آنچه از خوردنی یا میوه که برای بیمار شفایافته یا زن باردار به گاه ویار او برایش بفرستند. ویارانه . (از یاددا
سایر خوردنیهافرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت خوردنیها، تنقلات، هلههوله، مزه آدامس، جویدنیها، آدامس بادکنکی، پفک (پفکنمکی)، پفکی هوسانه، ویارانه
وحملغتنامه دهخداوحم . [ وَ ] (ع اِ) آن چیز که زن حامله آرزو کند. (مهذب الاسماء). آرزوانه ٔ زن باردار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هوسانه . ویارانه . آن چیز که آبستن آرزو کند. || آواز بال و پر مرغ که در پریدن برآید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (مص ) سخت آزمند [
آرزوانهلغتنامه دهخداآرزوانه . [ رِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) وَحم . ویارانه . آنچه آبستن از خوردنیها و غیرخوردنیهای عادی چون گِل و زغال آرزو کند خوردن را. || آنچه خویشان و کسان زن آبستن پزند و او را فرستند. || آنچه آرزو کنند. هوسانه . موضوع آرزو :<