لغتنامه دهخدا
هون . [ هََ ] (ع اِ) روش و گرانباری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گویند: اًمْش ِ علی هونک ؛ به روش و وقار خویش رو. || (ص ) مرد خرد و حقیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || (مص ) آسان گشتن . || سبک گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || خوار گردیدن . (منتهی الارب ).