هیجان

haya(e)jān

معنی

۱. برانگیخته شدن؛ مضطرب گشتن؛ به‌جوش‌وخروش آمدن.
۲. اضطراب؛ جوش‌وخروش.

مترادف

اضطراب، تلاطم، شور، غضب، غلیان ≠ آرامش

جست‌وجوی دقیق

هیجان

لغت‌نامه دهخدا

هیجان . [ هََ ی َ ] (ع مص ) هیج . هیاج . برانگیخته شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (المصادر زوزنی ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). انگیخته شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || برانگیختن . (اقرب الموارد). رجوع به هیج و هیاج شود. || (اِمص ) جوش . جوشش . شور. (یادداشت مرحوم دهخدا).<br

هیجان

فرهنگ فارسی عمید

۱. برانگیخته شدن؛ مضطرب گشتن؛ به‌جوش‌وخروش آمدن.۲. اضطراب؛ جوش‌وخروش.

هیجان

دیکشنری فارسی به عربی

اعصار دوار , ايقاد , حمي , رغوة , عاصفة , غليان , هيجان

هیجان

دیکشنری فارسی به ترکی

heyecan

هیجان

فرهنگ فارسی معین

(هَ یَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - آشفته شدن . 2 - برانگیخته شدن ، اضطراب . 3 - (اِ.) خشم ، غضب .

جست‌وجوی هم‌آوا

مفصل زینی

saddle joint

واژه‌های مصوب فرهنگستان

نوعـی مفصل زلاله‌ای که شبیه به زین است و امکان حرکت در جهات مختلف را امکان‌پذیر می‌سازد، مانند مفصل پایۀ شست

حجیان

لغت‌نامه دهخدا

حجیان . [ ح َ ] (اِخ ) از قرای جند بیمن است . (معجم البلدان ).

حزان

لغت‌نامه دهخدا

حزان . [ ] (ع مص ) اندوهگین شدن . (زوزنی ).

حزان

لغت‌نامه دهخدا

حزان . [ ح َ ] (اِخ ) نامی از نامهای مردان عرب است . از اعلام است . (منتهی الارب ).

حزان

لغت‌نامه دهخدا

حزان . [ ح ِ ] (ع اِ) ج ِ حزین .

جست‌وجوی مشابه

هيجان

دیکشنری عربی به فارسی

ديوانه کردن , شوريده کردن , اشفتن , ديوانگي اني , شوريدگي , هيجان

هیجانی

emotional

واژه‌های مصوب فرهنگستان

مربوط به هیجان

هیجانات

دیکشنری فارسی به عربی

عاطفة

هیجانی

دیکشنری فارسی به عربی

عاطفة

هیجانانگیز

فرهنگ مترادف و متضاد

شورانگیز، مهیج، هیجانآور

جست‌وجوی متن

excitements

دیکشنری انگلیسی به فارسی

هیجان ها، هیجان، شور، تحریک، تهییج، غلیان

emote

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ترساندن، هیجان بخرج دادن، هیجان نشان دادن، اظهار احساسات کردن

emotes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

یادداشت ها، هیجان بخرج دادن، هیجان نشان دادن، اظهار احساسات کردن

emoting

دیکشنری انگلیسی به فارسی

امتناع، هیجان بخرج دادن، هیجان نشان دادن، اظهار احساسات کردن

awesomeness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

هیجان

جست‌وجوی هم‌آغاز

هیجانی

emotional

واژه‌های مصوب فرهنگستان

مربوط به هیجان

هیجانات

دیکشنری فارسی به عربی

عاطفة

هیجانی

دیکشنری فارسی به عربی

عاطفة

هیجان زیاد

دیکشنری فارسی به عربی

هستيريا

هیجان بی دلیل وزیاد

دیکشنری فارسی به عربی

هوس

جست‌وجوی هم‌قافیه

تازه آباد هیجان

لغت‌نامه دهخدا

تازه آباد هیجان . [ زَ دِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان قراتوره ٔ بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج است که در 26هزارگزی شمال خاوری دیواندره ، کنار رودخانه ٔ ول کشتی واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 125 تن سکنه دارد، سنی

چنارشاهیجان

لغت‌نامه دهخدا

چنارشاهیجان . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان دشمن زیاری بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که در 36 هزارگزی جنوب فهلیان ، کنار راه شوسه ٔ کازرون به فهلیان واقع است . کوهستانی است و هوایش معتدل است و 303 تن سکنه

شاهیجان

لغت‌نامه دهخدا

شاهیجان . (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. دارای 403 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و صیفی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

شاهیجان

لغت‌نامه دهخدا

شاهیجان . (اِخ ) دهی از دهستان رامجرد بخش اردکان شهرستان شیراز. دارای 139 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و برنج است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

شاهیجان

لغت‌نامه دهخدا

شاهیجان . (اِخ ) دهی از دهستان سمسام بخش رودسر شهرستان لاهیجان . دارای 350 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).

درپیوند

بیشتر بدانید

هیجان

haya(e)jān

معنی

مترادف

جست‌وجوی دقیق

لغت‌نامه دهخدا

فرهنگ فارسی عمید

دیکشنری فارسی به عربی

دیکشنری فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی معین

جست‌وجوی هم‌آوا

واژه‌های مصوب فرهنگستان

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

جست‌وجوی مشابه

دیکشنری عربی به فارسی

واژه‌های مصوب فرهنگستان

دیکشنری فارسی به عربی

دیکشنری فارسی به عربی

فرهنگ مترادف و متضاد

جست‌وجوی متن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جست‌وجوی هم‌آغاز

واژه‌های مصوب فرهنگستان

دیکشنری فارسی به عربی

دیکشنری فارسی به عربی

دیکشنری فارسی به عربی

دیکشنری فارسی به عربی

جست‌وجوی هم‌قافیه

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا