هیهاتلغتنامه دهخداهیهات . [ هََ ت َ / ت ِ / ت ُ ] (ع اِ فعل ، صوت ) چه دور است . (ترجمان القرآن جرجانی ). مبنی و معرب است . دور است و در آن لغاتی است . (منتهی الارب ). و فارسیان در مقام تحسر و تأسف استعمال نمایند.(آنندراج ).
هیهاتفرهنگ فارسی عمید۱. در مقام افسوس و حسرت گفته میشود؛ دریغا: ◻︎ مهر از تو توان برید هیهات / کس بر تو توان گزید حاشاک (سعدی۲: ۶۲۵).۲. محال است؛ غیرممکن است؛ دور است.
هیهاتفرهنگ فارسی معین(هَ) [ ع . ] 1 - اسم فعل به معنی : دور است . 2 - در فارسی به معنای حسرت ، دریغ ، دریغا.
عهادلغتنامه دهخداعهاد. [ ع ِ ] (ع اِ) باران نخستین ِ بهار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). عهادة. (اقرب الموارد). رجوع به عهادة شود. || ج ِ عَهد. رجوع به عهد شود. || (مص ) معاهدة. (ناظم الاطباء). رجوع به معاهدة شود.