ترجمه مقاله

واخورده

vāxorde

۱. [مجاز] ردشده؛ مردود.
۲. [قدیمی] یکه‌خورده.
۳. [قدیمی] سرگشته.

۱. حیران، سرگشته، متحیر، هاجوواج
۲. دلزده، سرخورده، مایوس، نومید
۳. شکستخورده، مغلوب، ≠ امیدوار

ترجمه مقاله