ترجمه مقاله

وار

vār

۱. مثل؛ مانند؛ شبیه: مردوار، بزرگوار، بنده‌وار، دیوانه‌وار، دایره‌وار.
۲. دارنده: امیدوار، سوگوار.
۳. لایق: شاهوار.
۴. به اندازۀ باری که حیوان می‌تواند حمل کند (در ترکیب با کلمۀ دیگر): شتروار، خروار.
۵. (اسم) [قدیمی] زمان؛ نوبت.

۱. سان، شبه، گون، وش
۲. گز، یارد
۳. عادت
۴. آیین، راه، رسم، روش
۵. دوره، موسم، نوبت

ترجمه مقاله