ورزشیلغتنامه دهخداورزشی . [ وَ زِ ] (ص نسبی ) منسوب به ورزش . مربوط به ورزش .- باشگاه ورزشی ؛ باشگاهی که در آن به انواع ورزش پردازند. (فرهنگ فارسی معین ).- عملیات ورزشی ؛ انواع اعمال ورزشی . (فرهنگ فارسی معین ).- مج
پزشکی ورزشیsport medicineواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از پزشکی که به درمان آسیبهای ورزشی و ارزیابی و بهبود سلامت ورزشکاران اختصاص دارد
رفتار ورزشیsportsmanshipواژههای مصوب فرهنگستانعملکرد و رفتار ورزشکار بهخصوص ورزشکاری که از خود انصاف و اخلاق خوب نشان میدهد
آسیب ورزشیsport injuryواژههای مصوب فرهنگستانآسیبی که در نتیجۀ شرکت در یک فعالیت ورزشی به ورزشکار وارد میشود
تغذیۀ ورزشیsport nutritionواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از علم تغذیه که به تغذیه ورزشکاران باتوجهبه انواع فعالیتهای بدنی و ورزشی آنان، چه در بُعد ورزش حرفهای و چه در بُعد ورزش همگانی، میپردازد
ورزشینویسsport writerواژههای مصوب فرهنگستانخبرنگار یا گزارشگری که بهصورت منظم اخبار مربوط به ورزش و رویدادهای ورزشی را گزارش و تحلیل و در مطبوعات خصوصاً مطبوعات ورزشی منتشر میکند
بیاشتهایی ورزشیanorexia athletica, sports anorexia, hypergymnasiaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اختلال تغذیهای که در آن فرد با انجام تمرینهای ورزشی زیاد و سنگین میکوشد تمایل خود را به غذا خوردن کاهش دهد و درنتیجه، وزن خود را پایش کند
پزشکی ورزشیsport medicineواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از پزشکی که به درمان آسیبهای ورزشی و ارزیابی و بهبود سلامت ورزشکاران اختصاص دارد
رفتار ورزشیsportsmanshipواژههای مصوب فرهنگستانعملکرد و رفتار ورزشکار بهخصوص ورزشکاری که از خود انصاف و اخلاق خوب نشان میدهد
آسیب ورزشیsport injuryواژههای مصوب فرهنگستانآسیبی که در نتیجۀ شرکت در یک فعالیت ورزشی به ورزشکار وارد میشود
sportscastsدیکشنری انگلیسی به فارسیسرگرمی های ورزشی، گوینده برنامه ورزشی، برنامه های ورزشی رادیو و تلویزیون
ورزشینویسsport writerواژههای مصوب فرهنگستانخبرنگار یا گزارشگری که بهصورت منظم اخبار مربوط به ورزش و رویدادهای ورزشی را گزارش و تحلیل و در مطبوعات خصوصاً مطبوعات ورزشی منتشر میکند
بیاشتهایی ورزشیanorexia athletica, sports anorexia, hypergymnasiaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اختلال تغذیهای که در آن فرد با انجام تمرینهای ورزشی زیاد و سنگین میکوشد تمایل خود را به غذا خوردن کاهش دهد و درنتیجه، وزن خود را پایش کند
پزشکی ورزشیsport medicineواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از پزشکی که به درمان آسیبهای ورزشی و ارزیابی و بهبود سلامت ورزشکاران اختصاص دارد
رفتار ورزشیsportsmanshipواژههای مصوب فرهنگستانعملکرد و رفتار ورزشکار بهخصوص ورزشکاری که از خود انصاف و اخلاق خوب نشان میدهد
آسیب ورزشیsport injuryواژههای مصوب فرهنگستانآسیبی که در نتیجۀ شرکت در یک فعالیت ورزشی به ورزشکار وارد میشود
آهنگ سوختوساز ورزشیexercise metabolic rate, EMRواژههای مصوب فرهنگستانمیزان مصرف انرژی در هنگام ورزش متـ . میزان سوختوساز ورزشی