ترجمه مقاله

ویر

vir

۱. حافظه: ◻︎ بپرسید نامش ز فرخ‌هجیر / بگفتا که نامش ندارم ز ‌ویر (فردوسی: ۲/۱۶۱).
۲. فهم؛ ادراک؛ هوش: ◻︎ یکی تیزویری‌ست و بسیاردان / کز او نیست احوال گیتی نهان (لبیبی: شاعران بی‌دیوان: ۴۸۸).
۳. بهره: ◻︎ نه گهواره دیدم نه پستان نه شیر / نه از هیچ خوشی مرا بود ویر (فردوسی: ۱/۲۲۹ حاشیه).

۱. فریاد، ناله
۲. ادراک، استنباط، درک، فهم، هوش
۳. بهخاطرسپاری، حافظه، یادگیری
۴. میل، ویار، هوس

ترجمه مقاله