پاتولوژیفرهنگ فارسی عمیدشاخهای در علم پزشکی که دربارۀ منشاء، علت، و ماهیت بیماریها بحث میکند؛ آسیبشناسی؛ دردشناسی.
پاتولوژیفرهنگ فارسی معین(تُ لُ) [ فر. ] (اِمر.) = پاتوبیولوژی : مطالعة فرآیند بیماری در یک اندام یا تمامی بدن برای شناخت ماهیت و علت های آن ، آسیب شناسی (فره ).
اتولیالغتنامه دهخدااتولیا. [ اِ ت ُ] (اِخ ) از نواحی یونان قدیم که امروز هم جزء خاک یونانست و شهر می سولونگی که جنگ معروف یونانیان و عثمانی در آنجا روی داد در این ناحیه است . لرد بایرن شاعر معروف انگلیسی در محاصره ٔ این شهر بقتل رسید.
پاتولوژیکواژهنامه آزادآسیب شناختی، مرضی؛ وضعیت جسمی یا روانی که به نظر می رسد ناشی از بیماری باشد. مثلاً کمرویی پاتولوژیک، یعنی خجالتی بودن بیمارگونه.
پاتولوژیکواژهنامه آزادآسیب شناختی، مرضی؛ وضعیت جسمی یا روانی که به نظر می رسد ناشی از بیماری باشد. مثلاً کمرویی پاتولوژیک، یعنی خجالتی بودن بیمارگونه.