پادرازفرهنگ فارسی عمیدمرغی ماهیخوار با پرهای سرخ کمرنگ و پاهای دراز و منقار بلند که بیشتر در مصر پیدا میشود و در کنار آبها و باتلاقها بهسر میبرد.
جلورفتheadreachواژههای مصوب فرهنگستانمقدار مسافتی که شناور پس از خاموش کردن موتورهای اصلی یا فرمان تمامبهعقب تا توقف کامل طی میکند
پادرازیفرهنگ فارسی معین( ~.) 1 - (حامص .) دراز بودن پا. 2 - تجاوز از حد خود. 3 - (اِمر.) نوعی نان شیرینی مشبک .
پادرازیفرهنگ فارسی معین( ~.) 1 - (حامص .) دراز بودن پا. 2 - تجاوز از حد خود. 3 - (اِمر.) نوعی نان شیرینی مشبک .