ترجمه مقاله

پارسا

pārsā

کسی که از گناه بپرهیزد و به طاعت و عبادت روز بگذراند؛ پرهیزکار؛ پاک‌دامن؛ زاهد: ◻︎ خوبان پارسی‌گو بخشندگان عمرند / ساقی بده بشارت پیران پارسا را (حافظ: ۲۶).

۱. باتقوا، پاکدامن، پرهیزکار، پرهیزگار، خداترس، دیندار، زاهد، صالح، عفیف، مومن، متدین، متشرع، متقی، متورع، معصوم، وارسته
۲. عارف
۳. پارسی ≠ ناپارسا

ترجمه مقاله